ما هم جزو سال داران شدیم
30 بهمن ،آره دقیقا همین روز پارسال خدا این پسر پاک و دوست داشتنی و تو بغل مامان و باباش گذوشت.
خدایا ازت ممنونیم و شکرت که یه پسر سالم و باهوش نصیب ما کردی،خودت همیشه و همه وقت نگهدارش باش تو همه مراحل زندگیش،فقط به خودت میسپریمش.
ارشان در 30 بهمن سال 1389
و ارشان در 30 بهمن 1390
الان این پسر یک ساله برا خودش بدون اینکه دستش و جایی بگیره راه میره،
صدای آهنگ میشنوی دست میزنی،
دست دسی و سر سری که مدام میکنی،م
یگم چراغ کو؟لوستر و نشون میدی،
پاهات کو؟پاهاتو تکون میدی
دست دست دسی کو؟دست میزنی،
سر سرسری کو؟سرتو تکون میدی،
چشمت کو؟چون سخته تقریبا گوشت و نشون میدی ولی میدونی چشم کجاس،
وسایل خونه رو میشناسی،تفاوت ماشین لباس شویی و ظرفشویی و کاملا میدونی
دیگه فکر کنم همینا
امروزم برات من با کمک خودت کیک درست کردم و رفتیم خونه مامان محبوبه اینا و یه جشن معمولی گرفتیم (حتی بابا مجتبی برات کادو هم خریده بود)تا جشن مفصل و بعدا بگیریم.
لگوهایی که تو عکست هست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی